

رمانِ «نامناپذیر» سومین شاهکارِ مجموعه. وقتی سهگانهی بکت را میخوانیم سوألهای فراوانی دمبهدم در آن مطرح میشود که مهمترینشان پرسش هایی بنیادی است که به ذهنِ کارکترها و متعاقباً خواننده متبادر میشود از جمله، کیستی؟ چیستی؟ از کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت؟ چه بر سرمان در حال رفتن است؟ و جایگاه انسان در زندگی و هستی و دنیا و جهان کجاست؟ و دیگر سوألاتی بر همین پایه و اساس. نحوهی اکرانِ پرسش و پاسخهای بکت بدین شیوه است که ما در بطن، در ژرفنا، در عمق، و در هستهی مرکزی سوألات به شکل داستان، و تکاپوی شخصیتها برای سردرآوردن یا جستوجوی پاسخها یا بنبستها که بدان میخورند، کندوکاوهایی که وجه غالبش ذهنیست با جهانی که با آن مواجهاند، و سوألاتی که ازشان پرسیده میشود یا به ذهنشان خطور مینماید پرتاب میشویم! از این لحاظ ما با محتواهایی عمیقاً فلسفی روبرواییم، و چنانچه بگوییم هر کدام از آثارش به خودیِ خود رسالهای فلسفی محسوب میشوند سخن به گزاف نگفتهایم. فضاهایی که شاید فیلسوف با زبان فلسفه قادر به خلق، یا انتقالِ جانِ مطلب نباشد و این مهم فقط از دستِ هنر بربیاید و قلمِ هنرمندانهی بینشورزی چون «ساموئل بکت». رمان «نامناپذیر» را در حوزهی «مرگ» قرار میدهند! به همین دلیل تمامیِ قواعدِ زمانی و مکانی و پیرنگ از هم میگسلد؛به دیگر سخن، حوزهای درون ِبافتارِ مرگ! وجه غالبی که بر دیگر ساحتها در رمان «نامپذیر» سایه انداخته، وجه مرگ است و فضا و اتمسفری که راوی در آن غوط میزند، و بدینسان به سایر ساحتها نیز سرک میکشد- چیزی مشابه روحی در پرواز، یا تو گویی در بطن، در عمیقترین لایههای ذهنی و هستی سقوط کرده باشد- چنانچه خواننده با چنین ساحتها و حوزههایی از جمله، قسمت خودآگاه ذهن، ناخودآگاه ذهن، ساحت لحظه و سکوتِ عمیقِ ذهنی آشنا باشد، از انبانِ حافظهاش یعنی صرفاً حفظ کردن این مفاهیم رسته باشد و آنها را در وجودش درونی کرده باشد، لذّت خوانش رمان به اوج خود میرسد،چرا که بهمراه راوی در تمامیِ این فضاها غوط میخورد و به گشتوگذار میپردازد- درمییابد اینک در کدامین ساحت و لایههای ذهنی راوی و خودش به سر میبرد- و همچنین از عظمت رمان «نامناپذیر» به وجد خواهد آمد. عظمتی که دریچههای دیگرِ جهان هستی را پیشِ رویمان میگشاید.
#ساموئل_بکت #سهیل_سمی #نشر_ثالث #ادبیات_ایرلند #فلسفه #کتاب_بخوانیم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #رمان_فلسفی #کتاب_خوب #پیشنهاد_کتاب