تاریخ عشق


نویسنده: نیکول کراوس
مترجم: ترانه علیدوستی
داستان کتاب تاریخ عشق در چند زمان و
از زبان راویان متفاوت که بعضی از آنها اسمهای مشترک دارند، روایت میشود که
شاید در ابتدا مقداری سخت و گیج کننده باشد اما با جلو رفتن داستان این موضوع حل
میشود و شما متوجه میشوید که با یک کتاب خوب طرف هستید.
لئو و آلما دو نوجوان اهل لهستان
هستند که جنگ جهانی دوم و بخصوص قتل عام یهودیان باعث جدایی بین آنها میشود.
آلما به آمریکا مهاجرت میکند و لئو به او قول میدهد که پیدایش کند.اما روزی که
بلاخره بعد از مدتها پیدایش میکند متوجه میشود آلما…
همچنین داستان کتاب در مورد زندگی
آلمای دیگری که اسمش از روی شخصیتهای این کتاب انتخاب شده و سرنوشتش به طرز عجیبی
با لئو و کتاب تاریخ عشق گره میخورد.
متن برگزیده از کتاب
دوست دارم ردیف جلو بنشینم، دوست دارم پردهی سینما تمام دیدم را بگیرد و هیچچیز نباشد که حواسم را از آن لحظه پرت کند. آنوقت دوست دارم آن لحظه تا ابد طول بکشد. باور نمیکنید چقدر تماشای چیزها را آن بالا و اغراقشده دوست دارم. میشود گفت بزرگتر از زندگی، اما من هرگز معنی این عبارت را نفهمیدم. بزرگتر از زندگی چیست؟ اینکه ردیف جلو بنشینی و به صورت دختر زیبایی به بزرگی یک ساختمان دو طبقه نگاه کنی و ارتعاش صدایش پاهایت را ماساژ دهد یادآور اندازهی زندگیست. پس ردیف جلو مینشینم. اگر با گردنی گرفته سالن را ترک کنم جایم خوب بوده است. مرد هرزهای نیستم، مردی هستم که دلش میخواست به بزرگی زندگی باشد.